نوشته شده توسط : رزمنده
رئیسی در جمع خبرنگاران:
جنس ترور دانشمندان ایرانی، صهیونیستی است

خبرگزاری فارس:معاون اول قوه قضائیه با بیان اینکه جنس ترور اساتید ایرانی، صهیونیستی است، گفت:سوال اصلی برای ما ارتباط میان انتشار لیست دانشمندان ایرانی از سوی سازمان های بین المللی و ترور این افراد بعد از انتشار اسامی است.


 

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضائیه در حاشیه مراسم چهلمین روز شهادت استاد شهریاری و اولین سالگرد شهادت استاد علیمحمدی که در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، در جمع خبرنگاران با بیان اینکه شهادت این اساتید برایشان افتخار بزرگی است، اظهار داشت: این راهی را که این شهدا پیمودند، راه نورانی و انسان سازی است که برای شاگردان و بازماندگان آنها درس ایستادگی و مقاومت خواهد بود.

وی با تاکید بر اینکه امروز زشتی و ناپسندی این کار دشمنان انقلاب بر هیچ کس پوشیده نیست، افزود: جنس این اقدامات صهیونیستی است ولی دشمنان باید بدانند که با شهادت دانشمندان ایرانی نمی توانند خللی در اراده کارشناسان و دانشمندان ایرانی ایجاد کنند.

معاون اول قوه قضائیه در ادامه با اشاره به ویژگی های اخلاقی و جدیت شهیدان ، شهریاری و علیمحمدی در کار و فعالیت، گفت: شهادت برای این افراد فیض کامل بود ولی این اقدامات نقطه سیاهی در کارنامه دشمنان انقلاب خواهد بود که حتی برای رسیدن به اهداف خود به ترور که بدترین کارها در نظام کنونی جهان است، دست می زنند.

رئیسی با بیان اینکه این اقدامات از طریق نظام دروغین و جریان صهیونیستی انجام می شود، خاطر نشان کرد: جالب است که دشمنان انقلاب هم از این اقدامات ستایش می کنند،ولی سوال اصلی این است که چه ارتباطی میان انتشار لیست دانشمندان هسته ای ایران از سوی برخی سازمان های بین المللی چون سازمان ملل و همچنین سازمان های ناظر بر فعالیت های هسته ای ایران و ترور این دانشمندان بعد از انتشار این اسامی وجود دارد؟

وی در پایان درباره پیگیریهای قضایی این گونه اقدامات تروریستی در کشور نیز تصریح کرد: این موضوع فعلا در وزارت اطلاعات و سایر دستگاه های امنیتی در حال بررسی است اما بدون شک عاملین این جنایت هولناک به سزای عمل خود خواهند رسید.


 



:: بازدید از این مطلب : 171
|
امتیاز مطلب : 124
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده
رسایی در گفت‌وگو با فارس مطرح کرد:
افشای حلقه‌های ارتباطی منافقین با موسوی در دومین شماره هفته نامه 9 دی

خبرگزاری فارس: مدیر مسئول هفته نامه 9 دی از افشای اسناد و حلقه‌های ارتباطی منافقین با موسوی برای اولین بار در مصاحبه این هفته‌نامه با یک مقام امنیتی و اطلاعاتی خبر داد.


 

حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران و مدیر مسئول هفته نامه 9 دی که در خصوص ویژگی‌های دومین شماره این هفته‌نامه که قرار است فردا منتشر شود، با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس گفت‌وگو می‌کرد، اظهار داشت: شماره دوم هفته نامه 9 دی، از فردا شنبه هجده دی ماه در 16 صفحه به صورت عمومی عرضه می شود.

وی در ادامه مهمترین بخش دومین شماره هفته نامه 9 دی را مصاحبه با یک مقام امنیتی و اطلاعاتی دانست و گفت که در این مصاحبه سه صفحه‌ای برای اولین بار برخی از اسناد و حلقه‌های ارتباطی منافقین با میرحسین موسوی مطرح و معرفی شده است؛ همچنین بخش‌هایی از جلسات 10 ساله موسوی با حلقه مشاورینش که مشهور به جلسات پنجشنبه‌ها بوده و همچنین جزوه زیست- مسلمانی و برخی از نکات مهم در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری افشا شده است.

مدیر مسئول هفته نامه 9 دی بر همین اساس عنوان کرد: در این مصاحبه همچنین اسناد دیگری که حکایت از انحرافات فکری موسوی و رهنورد دارد و برخی اطلاعات مهم دیگری که حکایت از براندازی نظام در انتخابات 88 داشته برای اولین بار مطرح شده است.

وی در ادامه یادآور شد: در دومین شماره هفته نامه 9 دی همچنین یک ویژه نامه که اختصاص به خطبه‌های نماز جمعه رهبر معظم انقلاب در طول 31 سال پس از انقلاب دارد، نیز منتشر شده است چرا که 24 دی سالروز انتصاب رهبر فرزانه انقلاب به امامت جمعه تهران از طرف حضرت امام خمینی (ره) است.

رسایی همچنین ابراز امیدواری کرد که دومین شماره هفته نامه 9 دی با استقبال گسترده‌ای مواجه شود چرا که شماره اول این هفته‌نامه به چاپ دوم هم رسید.

وی در خاتمه تصریح کرد: هفته‌نامه 9 دی تلاش می‌کند که هر هفته در عرصه اطلاع رسانی کشور حضور جدی داشته باشد.


 



:: بازدید از این مطلب : 191
|
امتیاز مطلب : 108
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده
رقابت فائزه هاشمی با زهرا رهنورد

 

دیدار با مجرمان پروژه ناکام کودتای رنگی در ایران یکی از اقداماتی بود که در سال گذشته توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی صورت می‌گرفت اما پس از مدتی مورد انتقاد و حتی تمسخر حامیان خارج‌نشین این جریان واقع شد و به همین خاطر روز به روز کمرنگ‌تر شد و اکنون این وظیفه به روی دوش زنان این جریان یعنی زهرا رهنورد و فائزه هاشمی گذاشته شده است.

به گزارش شبکه ایران، فائزه هاشمی رفسنجانی هم به پروژه تخریب جمهوری اسلامی ایران با سوءاستفاده از احساسات مادرانه و عاطفی وارد شد.

چندی پیش خبری درباره یکی از بازداشت‌شدگان وابسته به حزب منحله مشارکت که به اتهام دست داشتن در پروژه کودتای مخملی سال گذشته در زندان به سر می‌برد، منتشر شد که حکایت از اقدام عجیب خانواده این فرد برای تهیه یک سناریو علیه ایران داشت.

در آن زمان اگرچه "فاطمه عرب سرخی" هنوز در بازداشت به سر می‌برد اما مسئولان بازداشتگاه با همراهی بسیار خوب خود، زمینه را برای ملاقات دختر خردسال او با مادرش فراهم کردند.

مسولان حتی موافقت کردند تا خانم عرب سرخی بدون لباس زندان و در یک پانسیون مجزا به دیدار دخترش برود و یک نیم روز را با او بگذراند اما خانواده وی از دیدار محیا با مادرش ممانعت کردند.

فعالان سیاسی این اقدام عجیب و البته معنادار خانواده فاطمه عربی سرخی را زمینه‌سازی برای سوءاستفاده رسانه‌های غربی و مخالف جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کردند و این موضوع را سوءاستفاده از احساسات مادرانه برای تبلیغ علیه ایران عنوان کردند.

با این حال، روز گذشته فائزه هاشمی رفسنجانی در اقدامی معنادار به دیدار فاطمه عرب سرخی و خانواده وی رفته و از او دلجویی کرده است!

به گزارش شبکه ایران، فائزه هاشمی در دیدار با این متهم امنیتی، بازداشت او را "عجیب" نامیده و بدون اشاره به جلوگیری خانواده عرب سرخی از دیدار نوه با دخترشان، گفته است: این روزها شاهد اتفاق هایی هستیم غیر قابل باور. چه کسی در گذشته باور می‌کرد در نظام جمهوری اسلامی ایران، مادری را که فرزند دو ساله دارد، دستگیر کنند.

البته این اقدام معنادار خانم هاشمی رفسنجانی علاوه بر شادمانی سایت‌های وابسته به جریان فتنه، همراهی سران گروهک تروریستی منافقین را هم به دنبال داشته است و سایت رسمی این گروهک تروریستی با تیتر "حمله فائزه رفسنجانی به باند ولی‌فقیه ارتجاع!" به استقبال این مساله رفته است.

گفتنی است دیدار با مجرمان پروژه ناکام کودتای رنگی در ایران یکی از اقداماتی بود که در سال گذشته توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی صورت می‌گرفت اما پس از مدتی مورد انتقاد و حتی تمسخر حامیان خارج‌نشین این جریان واقع شد و به همین خاطر روز به روز کمرنگ‌تر شد و اکنون این وظیفه به روی دوش زنان این جریان یعنی زهرا رهنورد و فائزه هاشمی گذاشته شده است.

 


 



:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 136
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده

بالاترین با دست‌انداختن کروبی: فقط مهندس موند و شیخ شجاع قصه ما

 
 
گروهك هاي فعال در فضاي مجازي در كنار بد و بيراه هاي گاه و بي گاه به دست اندركاران ناتوان فتنه ۸۸، استدلال هاي جالب ي  درباره حمايت شيادانه خويش از اين افراد مطرح مي كنند.

 
يكي از اين عناصر گروهكي در توجيه حمايت از ميرحسين موسوي در بالاترين نوشت: دوستي درباره ۸ سال نخست وزيري موسوي در دوره خميني اعتراض دارد. من نمي دانم چرا من و شما بايد وقتمان را صرف گناه و صواب ]ثواب[ موسوي بكنيم. اين موضوع «به موقع خودش» (تاكيد مي كنم: به موقع خودش) توسط اشخاص حرفه اي رسيدگي خواهد شد و به موقع خود اهميت زيادي دارد. اما در حال حاضر حمايت از او هيچ ضرري براي اپوزيسيون ندارد بلكه استفاده قابل توجهي هم خواهد داشت. ما او را به عنوان يك نردبان مي خواستيم، چه در انتخابات پيروز مي شد و چه حالا كه پيروز نشده. همه با اين جمله معروف آشناييم؛ انتخاب بد به جاي بدتر. مي پرسند چرا اين قدر به موسوي و دور و بري هايش دل بسته ايد؟ ما كي گفتيم به موسوي و امثالهم دل بسته ايم؟ ما در راستاي اهداف خودمان حركت مي كنيم و به نتيجه ساده و روشن استفاده (حمايت) كردن از موسوي مي رسيم.

يكي ديگر از همين عناصر ضدانقلاب هم درباره حمايت از كروبي، ضمن دست انداختن وي نوشت: البته كه ما نبايد انتظار خاصي از انتخابات و رئيس جمهور داشته باشيم ولي به قول موسوي در انتخابات رفته بوديم واسه انتخاب ميان بد و بدتر. بدهاي من! مثل خيلياي ديگه موسوي بود و كروبي. از شيخ نمي شد گذشت به خاطر جرئتش. خيليا مي گفتن از اين آدم آبي گرم نمي شه. اصلا اگر انتخابم بشه شايد عمرش به گرفتن حكم تنفيذ قد نده. خيليها مسخره مي كردن مي گفتن وسط مناظره ها خوابش مي بره. حقيقتش خودمم جزو اون خيليها بودم. آخه خيلي پير بود. ما هم كه منتظريم يه نفر سوتي بده يا يه حركت خاص انجام بده و تا سرحد مرگ دستش بندازيم. اما روز موعود هم رفتم بهش راي دادم ولي به كسي نگفتم. از سوژه شدن مي ترسيدم. تا اين كه ماجراهاي بعد انتخابات پيش اومد خيليها كه هارت و پورت مي كردن. دونه دونه رفتن كنار. فقط مهندس موند و شيخ شجاع قصه ما. شيخ هنوز محكم و استوار سر موضع خودش ايستاده. حتي به نظرم تو صف مبارزه خيلي جلوتر از مهندس بوده. من به همين خاطر به او راي دادم.

 



:: بازدید از این مطلب : 154
|
امتیاز مطلب : 127
|
تعداد امتیازدهندگان : 43
|
مجموع امتیاز : 43
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده
حجتیه؛ آنچه بر سر انقلاب و جامعه دینی آورد و می‌آورد

 

«فلسفه نجس و ضاله است، از بین تمامی علما فقط آقای "و؛س؛خ" اعلم بودند بقیه اصلا سواد ندارند، خدا رحمت کند حضرت آیت الله حلبی را چقدر برای دین زحمت کشید، تمام شاگردان ایشان امام زمانی هستند، حکومت جامعه ما جوانان را ضد دین می کند، باید از سیاست دست برداشت، فلانی در دیدار با امام زمان گفته است...، ما نیز زمانی به رهبری اعتقاد داشتیم ولی به دلایلی...»

اینها گوشه‌ای از ادبیات جذب و شستشوی مغزی انجمن حجتیه است که با تشدید فعالیت های خود، قشر مذهبی و متدین جامعه را هدف گرفته است، البته این فعالیت ها نه به نام انجمن بلکه با نام هیئت ها و محافل مذهبی صورت می‌پذیرد.

انجمن حجتیه چیست؟

انجمن خیریه مهدویه حجتیه درسال 1335 توسط شیخ محمود ذاکر زاده تولائی معروف به شیخ حلبی با هدف مبارزه با بهائیت از طریق اعتقادی تاسیس شد.

اگرچه انجمن در تبصره دوم خود آورده است که "انجمن به هیچ‌وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسؤولیت هرنوع دخالتی را که در زمینه‌های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت." ولی عملامخالفت آنها با اقدام سیاسی و خاموش کردن احساسات انقلابی یک مسلمان خواه یا ناخواه انجمن را به یکی از جریانات سیاسی تبدیل کرده است.

افکار و عقاید انجمن حجتیه، قبل از انقلاب

بزرگ نمایى و جلوه‏دادن بهائیت به عنوان دشمن اصلى،‏ اصلی ترین ویژگی انجمن به حساب می آید، در این زمینه شیخ حلبى تأکید مى‏کرد: «امروز امام زمان‏علیه السلام از کسى جز این خدمت را نمى‏پذیرد و چیزى جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعى و دینى همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.»

اما شاید نکته ای که کمتر به آن توجه شده باشد، تناقض عقیده و عملکرد این انجمن است. یعنی در حالی که نخست وزیر و بسیاری از اعضای هیئت دولت و نزدیکان دربار بهایی هستند، نمی توانید انتقادی را نسبت به دربار از سوی انجمن بیابید.

حتی اعضایی که به نحوی به رژیم سلطنت اعتراض می کردند، بر اساس تبصره دوم انجمن بلافاصله به نحوی طرد می شدند، چراکه به زعم آنان، اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینى نیست.

پس حمایت علمای بزرگ از انجمن از چه رویی است؟

مبارزه با بهائیت و سخن گفتن از امام زمان به ذاته امر مقدسی است لذا اکثر علما از شروع حرکت انجمن حمایت کردند، سند زیر نشانگر اجازه امام خمینی برای اختصاص سهم امام برای فعالیت های انجمن است.

در این بین می توان حمایت هایی را از شهید مطهری نیز یافت

اما این حمایت ها با شروع نهضت امام از 14 خرداد42 سیر نزولی می یابد و با موضع گیری انجمن درباره هدر بودن خون شهدا به طور کامل قطع می شود.

یکی دیگر ازاعتقادات این انجمن بر این اصل مبتنی شده که قیام‏هاى قبل از ظهور محکوم به شکست است. آنان با استفاده از برخى روایات، صاحب پرچم‏هاى قیام قبل از ظهور را گمراه مى‏دانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت مى‏شمردند.

همچنین انجمن، جهاد در دوران غیبت را بی معنا می داند؛ شیخ حلبى در این باره مى‏گوید: «[شیعه مى‏گوید:] در عصر غیبت امام زمان‏علیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعى‏مان را انجام دهیم و به شبهات منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.»

یکی از شاخصه های اصلی شناسایی انجمنی ها مخالفت انها با فلسفه است، آنان فلسفه را نوعى بدعت می دانند.

از دیدگاه برخى ازانجمنی ها، کسى که فلسفه مى‏خواند یا درس مى‏دهد، از عدالت ساقط است، بنابر این شما خود تعامل انجمن با ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، ابونصر فارابی، غزالی، ابوالبرکات بغدادی، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی، صدرالدین دشتکی، شیخ بهایی، میرداماد، حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله حسن حسن زاده آملی، ایت الله جوادی آملی، آیت الله محمدتقی جعفری، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و مقام معظم رهبری را بیابید.

حلبی کیست؟

محمود ذاکر زاده تولائی در 17 شهریور 1279 متولد شد و در 26دی 1376 فوت کرد. این روحانی مشهدی در ایام جوانی خود مدافع ملی شدن صنعت نفت بوده و حتی از مشهد کاندیدای مجلس هفدهم نیز می شود اما با اقبال نکردن مردم به وی، از سیاست سرخورده می شود.

حلبی در مورد با مبارزه با رژیم طاغوت گفته است: «نمی شود با رژیم تا بن دندان مسلح مبارزه کرد. کسانی که به این راه کشیده می شوند، خونشان هدر است و کسانی که افراد را به این راه می کشانند، مسئول این خون ها هستند. کار صحیح فعالیت های فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.»

نگرش انجمن به سیاست و حکومت

انجمن طرفدار جدایی دین از سیاست در دوره غیبت است و به واقع انجمن یک تشکیلات سکولار به حساب می آید که دین را تنها در حریم شخصی، قابل توجه می داند.

اعتقاد به امکان نداشتن تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت امام معصوم نیز جزو جدایی ناپذیر این تفکر به حساب می آید. از دیدگاه انجمن، نشانه های ظهور عبارت اند از شیوع گناه و فحشا در میان مردم که در اثر آن، خداوند آنها را به جور سلطان، قحطی زمان و ستم حکام عذاب می کند. بنابراین، آنان علایم آخر زمان را اینگونه تفسیر و از آن شاد هستند: «مردم از هم بیزار و همدیگر را مورد لعن قرار داده و به روی هم آب دهان می اندازند و شهادت به کفر یکدیگر می دهند.» آنان، گرانی، قحطی، زلزله های پیاپی، قتل و غارت، شیوع گناه و فساد و... را نوید دهنده ظهور می‌دانند.

ساواک و انجمن

سند ساواک به تاریخ 1350/08/13:

اخیرا حاجی آقا حلبی رهبر انجمن‌های 140 گانه سراسر کشور به منظور توسعه و تعمیم انجمن مزبور در این استان به بندر عباس آمده و عده ای از اعضای انجمن‌های کرمان، سیرجان و رفسنجان برای دیدن ایشان به بندر عباس وارد شده اند. حاجی محمد زمانیان سرپرست انجمن کرمان ضمن بحث کلی به آقای حلبی گفتند در رفسنجان حدود 65 نفر دستگیر شده اند که عده ای از آنها وابسته به انجمن بوده اند. اصولا گفته شده در رفسنجان بیشتر از رویه آیت الله خمینی پیروی می شود و این دستگیری به‌دنبال آتش زدن سینما و اتومبیل رئیس پلیس صورت گرفته و رهبر انجمن رفسنجان به اطلاعات شهربانی فراخوانده شده و ایشان گفته اند آن‌ها از مدت‌ها قبل با ما ایاب و ذهاب نداشتند و طبق تعهدی که داده اند، مسوول کارهای انجام شده خودشان هستند.

آقای حلبی از این روش به شدت ناراحت شده و اقزوده: ما را ساواک می شناسد و هدف ما را می داند و به طور کلی ما باید از جنجال‌های سیاسی دور باشیم و از رویه ی آیت الله خمینی و طرفداران کوتاه فکرش هم ابراز تاسف کرد.

نظریه شنبه: آقای حلبی با هر گونه وابستگی سیاسی و فعالیت سوء انجمن مخالف است.

به: ریاست شهربانی بجنورد
از: ساواک بجنورد
درباره: انجمن خیریه مهدویه

این ساواک با انتخاب قربانعلی محمدی مقدم برای انجمن خیریه مهدویه موافقت دارد. خواهشمند است دستور فرمایند چنانچه تغییراتی در اساسنامه آن حاصل گردد، این ساواک را آگاه سازند.
رئیس ساواک بجنورد، مهرآموز

در ملاقاتی که طی چند جلسه با شیخ محمود حلبی سرپرست انجمن مبارزه با بهائیت به عمل آمد، مشارالیه اظهار داشته که از هجده سال قبل تا کنون انجمن مزبور تشکیل شده و هر روز در اکثر شهرستان‌ها دارای تشکیلاتی گردیده و در تهران نیز در نقاط مختلف دارای جلسات و کنفرانس می باشد و تا کنون برای این جلسات صرفا ارشاد جوانان در مسائل دینی بوده و کوچک ترین مساله سیاسی در جلسات مطرح نشده است. حتی به علت این که به روحیه جنجالی روحانیان و وعاظ آشنایی دارد، اجازه ورود یک نفر از روحانیان را به جلسات و دخالت آنان را در این زمینه نداده است. مشارالیه اضافه نمود که انجمن تا کنون خدمات زیادی به دستگاه نموده حتی قبل از برگزاری جشن های 2500 ساله که بهائیان قصد کسب امتیاز جهت آشنایی خود را داشته اند، اقدامات موثری به عمل آورده که به طور حتم به شرف عرض رسیده است زیرا تیمسار ارتشبد اویسی فرمانده کل ژاندارمری وقت در جریان بوده اند و ادامه داد چنانچه دستگاه مصلحت نداند که این انجمن با کار خود ادامه دهد به فعالیتش خاتمه داده، ولی مراتب را به شرف عرض همایونی خواهد رسانید. ضمن این که مذاکرات لازم در مورد مراقبت از جلسات به منظور جلوگیری از نفوذ احتمالی افراد خرابکار و برانداز انجام شده اقدامات مراقبتی نیز به عمل آمده و به منابع مربوطه آموزش لازم در این زمینه داده شده است. بدیهی است هرگونه خبر واصله به موقع به عرض خواهد رسید.
رئیس ساواک تهران، پرنیان فر

بر اساس همین تفکر، انجمن با روند انقلاب مخالفت و در جریان مخالف رهبری انقلاب، حرکت می‌کرد. به‌طور مثال، در نیمه شعبان سال 1357 امام خمینی(س) فرمان دادند که "اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است، بدون هیچ‌گونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم برپا کند و گویندگان شجاع و محترم مصایب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند." (صحیفه امام، ج 3، ص 427)

در حالی که رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی(ره) کوشش‌های فراوانی برای برگزاری جشن‌های نیمه شعبان مبذول می‌داشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستان‌ها، جشن‌های دلخواه خود را برگزار کرد و برای این که پاسخی برای عمل خود داشته باشند، هیأتی را به سرپرستی حسین تاجری از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی کسب تکلیف کرده بودند. این در حالی بود که شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار می‌رفت. وی درگفت‌وگوی خود با مقامات ساواک در شب 1/7/1357 که به شماره 7404/312 مورخ 2/7/57 در بولتن چهاربرگی ساواک موجود است، گفته بود:

«سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یکی از پایگاه‌های مخالف با رژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صد در صد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت، دیانت و سلطنت فکر می‌کنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم، آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی‌کنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت می‌کنند.» (حمید روحانی، شریعتمداری در دادگاه تاریخ، به نقل از: اخگری، همان، ص 56)

دیدگاه امام خمینی در مورد انجمن

امام خمینی در مورد انجمن حجتیه به ناطق نوری و پرورش وزیران وقت کشور و آموزش و پرورش می‌فرمایند: "به آنها پست کلیدی ندهید. خطرناکند. وقتی آمدند بین شما تفرقه ایجاد می کنند، تشتت ایجاد می کنند. برادران را به جان هم می اندازند. آنها کار دیگری دارند. دنبال مسئله دیگری هستند. اینها با شاه همکاری می کردند. برایشان مسئله دین مطرح نبوده است."

رهبر کبیر انقلاب در سخنرانی خود در 21 تیر 62 با یادآوری تفکرات انجمن اظهار داشتند: «یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چه می آید؟ حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟»

اما شاخص‌ترین موضع امام در مقابل انحراف برخی از روحانیون منتسب و یا نزدیک به انجمن حجتیه در "منشور روحانیت" منعکس شده است: «دسته ای دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا می دانستند و سر به آستانه‌ی دربار می ساییدند، یک مرتبه متدین شده و بر روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آنهمه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس نماهای بی شعور می گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می گویند مسئولین نظام کمونیست شده اند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفید و راهگشا می دانستند، امروز از اینکه در گوشه ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می دهد، فریاد وا اسلاما سر می دهند. دیروز حجتیه ای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابی شده اند. ولایتی های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته اند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می خورند.» منشور روحانیت 67/12/3

امام خمینی با هوشیاری در یافته بود که تعطیلی انجمن فقط به خاطر حفظ ظاهر و نداشتن قدرت رویارویی با رهبری انقلاب بود. امام در یک جلسه خصوصی با یادآوری این که انجمن فعالیت خود را تعطیل کرده نه منحل، آن را بی فایده خوانده بود.

امروز انجمن چه می گوید

اعتقاد نداشتن به ولایت فقیه، دشمنی شدید با اهل سنت، ادعاهای دروغین درباره تشرف و رویت امام زمان(عج)، تشکیل کلاس های مرید پروری با عنوان نردبام عرفان و اخباری‌گری از اعتقادات روز انجمن به حساب می آید.

انجمن در مناسبت هایی همچو شهادت حضرت محسن، عیدالزهرا(س)، هفته وحدت، شهادت حضرت زهرا(س)، میلاد امام زمان(عج) و عید غدیر فعالیت های خود را در پوشش مراسم مذهبی تشدید می کند.

اکثر وبلاگ‌ها و رسانه های وابسته به انجمن با فحاشی خارج از عرف به اهل تسنن، موجب ایجاد تفرقه شده و جالب تر آنکه یکی از محور های حمله به مقام معظم رهبری موضع گیری های ایشان در راستای وحدت امت اسلامی است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جوانان استان سیستان و بلوچستان در سال 81 فرمودند: «بدانید آن کسانی که شیعه را علیه سنی، سنی را علیه شیعه تحریک می کنند، نه شیعه را دوست دارند و نه سنی را، با اصل اسلام دشمن اند. رحما بینهم، یعنی برادران مسلمان بین خود رحیم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش می کند.
از یک طرف غالی گری و ناصبی گری را ترویج می کند و شیعه را در چشم سنی دشمن حقیقی معرفی می کند -بعضی از متحجرین دینی هم متاسفانه باور می کنند- از سوی دیگر شیعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهای سنی وادار می کند. توطئه دشمن آن است که این دو مکتب را در مقابل هم قرار دهد.»

خطیب مشهوری که انجمن را تبلیغ می کند

امام زمان(عج) در آخرین توقیع شریف خود به جناب علی ابن محمد سمری آخرین نایب خاص‌شان می‌فرمایند: «یا علی بن محمد السمری أعظم الله أجر إخوانک فیک فإنّک میّت ما بینک و بین ستة أیّام فاجمع أمرک و لاتوص إلی أحد یقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة الثانیة [التامة] فلا ظهور إلّا بعد إذن الله عزّ و جلّ و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القوب و امتلاء الأرض جوراً و سیأتی شیعتی من یدّعی المشاهدة، ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذب مفتر»

«ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر می‌میری، پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوری نیست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتی دراز و بعداز آن که دل‌ها سخت شد و زمین از ستم پرشد، به وقوع خواهد پیوست. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار (مشاهده) مرا می‌کنند. آگاه باشید هرکس پیش از خروج سفیانی و صیحة آسمانی ادعای دیدار مرا کرد، دروغگو و مفتری است.»

در عین حال، یکی از سخنرانان مذهبی که اکنون سخنرانی‌هایش در اکثر دکه های مذهبی پخش و بر روی گوشی‌های تلفن‌های همراه بلوتوث می‌شود، ادعا می‌کند: « امام زمان ماه رمضان پارسال، یکی از علما در جمکران خدمت امام زمان رسید، من با یک واسطه می‌گویم اجازه ندارم بگویم کی، با یک واسطه می گویم چون یک تیکه از پیغامش مربوط به من بود، خودشان، من شمال می رفتم منبر، آن عالم بزرگوار پرسیده بود آمد مازندران، یک افطار پیش ما بود، گفت، بنده را داغون کرد له کرد قلبمو چلوند رفت، بیچاره شدم، یک سال و نیمه دو ساله ماه رمضان پارسال به من گفت که امام زمان 13 ماه رمضان تو جمکران خدمت آقا رسیده، دیدم چشایه مهدی فاطمه کوچولو شده زیر چشماش کبود شده...»

فرد مورد نظر که با وجود پخش نشدن سخنرانی‌هایش در صدا و سیما به شهرت رسیده است، در جایی دیگر با یادآوری خدمات شیخ حلبی، او را امام زمانی دانسته و می گوید "کاری با انگ های سیاسی ندارم، تمامی شاگردان حلبی منبرشون دربست برای امام زمانه..." وی در این رابطه اشاره نکرده است که سخنان صریح امام هم آیا انگ سیاسی است یا نه (گروه تاریخ رجا نیوز در صورت اعتراض نامبرده، اسناد و فایل صوتی وی را منتشر خواهد کرد)

به هر حال انجمن در جلسات خود وظیفه شیعه آل محمد(ص) را اینگونه بر می شمارد:

- انتظار: وضع انتظار و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبت‌هاست
- غمگین بودن به‌واسطه مفارقت آن حضرت
- دعا برای تعجیل فرج آن حضرت
- گریستن از دوری آن حضرت
- تسلیم و انقیاد داشته باشد که برای امر امام (ارواحنا فداه) عجله نکند
- صدقه به قصد سلامت آن حضرت

انجمن و فتنه 88

یکی از تهمت هایی که مرتب به دولت‌های نهم و دهم زده می‌شد، ارتباط با انجمن حجتیه است. در عین حال،‌ عبدالکریم سروش در گفت‌وگویی تفصیلی با یکی از سایت های فارسی زبان خارج کشور، ضمن تبیین ساختار طیفی جنبش سبز به صورت ویژه ای بر حضور اعضای انجمن حجتیه در این جنبش تاکید کرد و گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپ‌ها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه می‌توان انکار کرد و نه می‌توان مخفی نگاه داشت.»

صید مذهبی ها با نام دین

این جریان که هدف خود را بر روی جوانان مذهبی متمرکز کرده، قطعا از دیگر جریان‌های سیاسی خطرناک‌تر است، چراکه دیگر جریان‌ها سعی در جذب معاندین یا حداکثر افراد خنثی را دارند اما انجمن افرادی را بر ضد ولایت بر می انگیزاند که خود زمانی حامی آن به حساب می آمدند.

مبلغان انجمن با نفوذ در هیئت‌های مذهبی ابتدا با تقویت روابط عاطفی خود با طعمه سعی در مجاب کردن او در دین‌داری خود می‌کنند. طعمه مذهبی بعد از مدتی حسرت دین داری و اخلاص مبلغ را می کشد تا برای ضربه نهایی آماده شود.

در مرحله بعد پیشنهاد جالبی به طعمه می شود: «قرار بوده یه تعداد از دوستان بریم مشهد مقدس یکی نتوانست بیاد لذا امام رضا تو را طلبیده است نکند دعوت آقا را رد کنی نصف هزینه را هم بانی می دهد»

اما در طول این سفر هدفمند مراحل زیر به اجرا در می آید:

1- نمایش دین داری، صداقت و توجه ویژه اعضا کاروان به امام زمان و اثبات آن به طعمه

2- نقد هایی از جامعه سیاسی نظیر طرح ذبح شرعی طیور و ربا در بانک ها

3- تشریح شرایط ظهور و تطابق آن با وضع کنونی و ذکر احادیث با تفسیر همسو

4- لعن به خلفا و تشریح جنایات آنها و سوال پرسیدن در رابطه با اینکه چرا رهبری لعن آنها را در کشور امام زمان ممنوع کرده و...

5- حمله به رهبری و شخص مقام معظم رهبری و طرح شبهات عجیب: «تو که به صداقت من شک نداری؟ فلان فامیل ما نزدیک به آقای خامنه ای است خودش دیده که... البته من نیز زمانی برای ایشان یقه چاک می دادم اما الان...»

6- حرام دانستن پول دولت یا شهرداری با طرح سفسطه مربوطه
7- دعوت از طعمه گرفتار در تور برای شرکت در جلسات خصوصی

غفلت مسئولین

به واقع تا به امروز چند فیلم، سریال یا حتی سخنرانی ساده در راستای افشای فعالیت های انجمن منتشر شده، نیروی مقاومت بسیج و امور مساجد تا به امروز چه اقداماتی را در زمینه توجیه نیروهای مذهبی و واکسیناسیون فرهنگی آنها کرده‌اند. در نهایت، چرا سازمان های امنیتی در برابر توزیع گسترده سخنرانی های مبلغین انجمن و تبدیل شدن آنها به الگو بی واکنش بوده اند؟



:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده
آدامس؛ جدید ترین سلاح ارتش رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی برای اینکه سربازن این رژیم در میادین جنگ هوشیار تر عمل کنند تصمیم دارد آدامس مخصوص حاوی ماده کافئین را در اختیار آنان قرار دهد.

هامون نیوزبه نقل ازروزنامه "اورشلیم پست"، ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که خلبانان و سربازان با جویدن آدامس می توانند در میدان جنگ هوشیارتر عمل کنند.



این روزنامه در ادامه گزارش خود افزود: محققان صهیونیستی معتقدند، برای اینکه خلبان ها و سربازان ارتش صهیونیستی در میادین جنگ بهتر عمل کنند باید به سربازان و خلبانان صهیونیستی آدامسی داده شود که در ترکیبات آن ماده کافئین افزوده شده باشد.

به همین دلیل ارتش این رژیم تصمیم گرفت، انواع مختلف این نوع آدامس را با هدف بالا رفتن توانایی های سربازان و خلبانان و مقاومت آنها در صحنه های جنگ امتحان کند.

این روزنامه در پایان گزارش خود نوشت: کنگره آمریکا در سال 1999 حدود 250 هزار دلار برای بررسی تاثیر آدامس حاوی مواد کافئین بر روی قدرت جنگی سربازان هزینه کرده است.



:: بازدید از این مطلب : 163
|
امتیاز مطلب : 148
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده

 "مهران مدیری" کارمند و تئوریسین رسمی وزارت

اطلاعات ایران است! + فیلم

 

نهضت سبز نبوی به گزارش خبرنگار شبکه ایران: یکی از مدیران شبکه‌های سلطنت‌طلب لس‌آنجلسی نسبت به یک کلیپ طنز که توسط مهران مدیری ساخته شده، واکنش نشان داد.

چند روز پیش، کلیپی در اینترنت و سایت‌های اشتراک‌گذاری فیلم منتشر شد که در آن، جمعی از طنزپردازان ایرانی به هجو برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب می‌پرداختند و اظهارنظرهای عجیب و بامزه آنان را دستمایه تهیه یک برنامه کمدی قرار داده‌ بودند.

همانطور که انتظار می‌رفت این کلیپ با سرعت بسیار زیاد در میان مردم دست به دست شد و حتی برخی سایت‌ها با عنوان "هدیه کریسمس مهران مدیری به ایرانیان"، دست به فروش سی‌دی آن زدند؛ موضوعی که نشان از اقبال مردم نسبت به تمسخر این شبکه‌های ماهواره‌ای داشت.

این استقبال تا جایی پیش رفت که حتی سایت‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران هم نتوانستند از کنار آن بگذرند و بخش‌هایی از آن را برای کاربران خود به نمایش گذاشتند؛ مساله‌ای که نشان داد این شبکه‌ها و مدیریت سلطنت‌طلب آن‌ها حتی در میان جریان ضدانقلاب هم جایگاهی ندارند و فقط به عنوان دستمایه وقتگذرانی و تفریح این افراد محسوب می‌شوند.

البته برخی از این سایت‌ها مانند "بالاترین" مجددا دست به اقدامات سابق خود زدند و اعلام کردند که در اعتراض به این اقدام مهران مدیری، سی‌دی‌های سریال قهوه تلخ او را کپی خواهند کرد تا او را اذیت کنند! این موضو درحالی صورت گرفته که همین سایت تا چندی پیش اعلام می‌کر که این سریال، نماد حمایت از مخالفان ایران و مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران است.

از سوی دیگر، "شهرام همایون" گرداننده یکی از این شبکه‌های ماهواره‌ای، مهران مدیری را به تمسخر خود متهم کرد و نسبت به آن واکنش نشان داد.

به گزارش شبکه ایران، همایون با پخش کلیپی که در آن از یک کودک معصوم برای اهداف سیاسی سوءاستفاده شده است، اعلام کرد که مهران مدیری عامل رژیم است و برای ساخت این کلیپ میلیون‌ها تومان از نهادهای وابسته به ایران نظیر سپاه پاسداران، پول گرفته است!

وی همچنین این کارگردان سریال‌های طنز را "مامور و تئوریسین رسمی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران" نامیده است که شماره پرسنلی دارد و از این وزارتخانه به صورت ماهانه حقوق دریافت می‌کند.

شهرام همایون همچنین سریال طنز "شب‌های برره" را یک پروژه امنیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران نامیده که 700 میلیون تومان برای آن هزینه شده است!

گفتنی است افزایش روزافزون شبکه‌های ماهواره‌ای ضدانقلاب که علیه ایران فعالیت می‌کنند، سبب شده است تا افرادی که هیچ سابقه فعالیت سیاسی و یا اجتماعی ندارند هم وارد این شبکه‌ها شوند و به عنوان کارشناس به فعالیت تخریبی علیه جمهوری اسلامی ایران بپردازند.

از سوی دیگر، وجود افراد مختلف در مدیریت این شبکه‌های ماهواره‌ای نظیر منافقین، سلطنت‌طلبان و اصلاح‌طلبان باعث درگیری‌های شدید لفظی و فحاشی گردانندگان این تلویزیون‌ها با یکدیگر شده است؛ مساله‌ای که در سال‌های اخیر دستمایه طنزپردازان کشور برای ساخت برنامه‌های بامزه قرار گرفته است.


لینک دیدن فیلم : http://vimeo.com/18420070

 



:: بازدید از این مطلب : 146
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رزمنده
تمجید آقای پاچه خوار از خودکشی دومین عضو خانواده محمدرضا پهلوی
 
هامون :سردبیر اخراجی رادیو زمانه، مرگ دومین عضو خانواده محمدرضا پهلوی بر اثر خودکشی را «شورش بر اجبار» خواند و مورد تمجید قرار داد.
روزنامه کیهان نوشت:
مهدی جامی مدتی با شبکه بی بی سی همکاری می کرد و سپس به عنوان سردبیر به استخدام رادیو زمانه هلند درآمد. اما مقامات ذیربط هلندی پس از مدتی وی را اخراج کرده و در پاسخ به چون و چرای جامی و برخی دوستانش اعلام کردند رادیو زمانه با بودجه ما فعالیت می کند و شما برده ما هستید!

به دنبال مرگ علیرضا پهلوی که احتمال خودکشی یا تسویه درون خانوادگی درباره آن مطرح شده، مهدی جامی تلاش کرده وجهی فلسفی! و معرفتی! به این افتضاح جدید در خانواده سلطنت طلبان فراری بدهد. او ضمن مجیزگویی رژیم پهلوی - که هزینه اش را قبلا فاکتور کرده است- می نویسد: راست این است که ما هنوز تکلیف خودمان را با خانواده شاه معلوم نکرده ایم. من که نکرده ام. خیلی مشتاقم کتاب دکتر میلانی درباره شاه هرچه زودتر به دستم برسد و یک بار زندگی و دستاوردهای او را تا آخر به صورت مستند مرور کنم ]میلانی از سلطنت طلبان مقیم آمریکاست که در برخی سازمانهای ضد ایرانی توزیع کننده دلار در میان اپوزیسیون نفوذ دارد![ بسیاری می پرسند چطور یک شاهزاده می تواند این قدر ضعیف باشد که خودکشی کند اما به باری که بر دوش یک شاهزاده ناکام است، بی توجه می مانند. خانواده شاه و تربیت آن دوران، مبنی بر وطن پرستی بود ]!!![ من اطمینان دارم همین هم اساس فکر خانواده پهلوی را تشکیل داده و می دهد. از دست دادن وطن برای آنها چندین برابر دشوارتر از همه مهاجران است.

این مدعی دموکراسی خواهی سپس ضمن قلمفرسایی مشمئزکننده برای توجیه افتضاح جدید خاندان پهلوی می نویسد: علیرضا غصه مردم را می خورد. چیزی که او را از درون می تراشید فقط با مرگ تمام می شد. مهاجر دور از وطن بخصوص اگر وطن پرست باشد، بیش از علیرضا طاقت نمی آورد. مرگ علیرضا پهلوی به نظرم پاسخی است که انسانی مثل همه ما به اجبار زندگی در غربت می دهد و در این شورش بر اجبار، فرقی نیست. این مرگ ما را از آن خواری زیستن نجات می دهد. آن قدر از علیرضا بی خبر ماندیم تا رفت.

این کارچاق کن رسانه های ضدانقلاب توضیح نداده که اگر این قدر خوب در بافتن شعر لالایی، متبحر است چرا خودش خوابش نمی برد و چرا خود دست به «شورش بر اجبار»! نمی دهد و خودکشی نمی کند؟!

پس از لیلا پهلوی، علیرضا پهلوی دومین عضو خانواده شاه معدوم است که تحت نام خودکشی به زندگی خود پایان می دهد. فرح و رضا پهلوی طی بیانیه ها و اظهارنظرهایی مدعی شده اند علیرضا پهلوی از غصه جنبش سبز خودکشی کرده است! برخی تحلیلها حاکی است که علیرضا پهلوی قربانی تسویه حساب خانوادگی میان ورثه شاه شده است. برخی دیگر از خبرها حاکی از آن است که علیرضا پهلوی به خاطر غرق شدن چندی پیش معشوقه خود در دریا دچار افسردگی و ماجرای خودکشی شده است.


 



:: بازدید از این مطلب : 177
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()